-
چهارراه
دوشنبه 4 بهمنماه سال 1389 11:03
چراغ قرمز بی امّا ، صدای ناله ی تایر ها و غربتی که نمک می ریخت، بر اَخم و تَخم مسافرها و دختران نجیب صبح ، پناه برده به مأموری که داده بود حواسش را ، به چاک مانتوی عابرها ... صدای وحشی یک آژیر، مسیر حادثه را می یافت و عکس سکسی معشوقی ، رسیده بود به ماکروسافت جوانکی ته یک بن بست ، بلوغ را به زمین می ریخت و دختری که...
-
کنار عادت من
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:13
به سایه ام برسانید !.. فرصتم کم بود! میان دغدغه هایم، خدا چه مبهم بود! به کفش من بسپارید: خسته تر نشود! به رد پام بگویید: بی اثر نشود! به شهر من بنویسید! باز می گردم! به کوچه های خیالی، به خواب ولگردم... به حسرتی که نشسته است روی غربت من به حس بودن دستت کنار عادت من به بوسه های ترک خورده در شب آغوش به استغاثه ی موهوم...
-
تف سربالا
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:12
هر چه تُف می کنیم، سربالاست سقف ایمانمان ترک خورده است مثل تسبیح، گیج و ولگردیم روحِ لبخندهایمان مرده است پدری مُرد!!! مصلحت این بود! مادری بر بهشت قی می کرد دختری با نجابتی زخمی کوچه ها را به اشک طی می کرد دست هامان پر از گدایی شد گریه در استغاثه مان مشکوک کعبه مان هم که از غزل افتاد... سجده کردیم بر شب...
-
رقص کفر
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:10
به جان سوره ها افتاده ام ، مشغول تحلیلم کمی آن سوی سِدرُالمُنتهی، در حال تنزیلم میان آیه ها می گردم و هُق می زنم خود را صدای زخم انسان می دهد آهنگ ترتیلم تو را می نوشم و وارونه می رقصم خیابان را چه پنهان از تو حالم خوب و "هِع" پاتیل پاتیلم میان تشت الغوث تو همچون کفر می رقصم کریمان نگاه تو نمی گیرند تحویلم...
-
فانوسکان آویزان
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:07
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA در آغوش موج ها لم داده ام و برای خورشید که دارد از دستم می رود دست تکان می دهم! این مسافر تا فردا ... که بیاید! چه رفتن غم انگیزی دارد این مسافر! چه فانوس ها خوشحالند از رفتن خورشید! چه دکل ها کل می زنند !! و چه کیفی می کنند ستارگان!!! خدا کند آسمان ابری شود تا ابد! ای کاش تا...
-
ما سبز می شویم!!
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:06
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA من لابه لای کدام فاصله از دست رفته ام؟ این واژه ها که بر شب سنگ قبر من اندام نیم لخت کفن کرده ی مرا تکرار می کنند، از ذوق بی ترانه ی کدام شاعر غریب، چکه کرده اند؟ در هر پسین پنج شنبه پر از شعر می شوم در انجماد وحشت فردا ی ناگزیر! شعری پر از تلاوت یک روح بیقرار. در ازدحام...
-
جشن یک سالگی تیر
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:06
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA یکسال گذشت از شب پر درد خیابان از شام غریبان دل مرد خیابان یک سال گذشت از سفر سبز ترانه از تاب عطش در دل غمناک جوانه یک سال گذشت از لب خاموش من و تو از نعره ی نفرین شده در گوش من و تو ای تیر بیا منتظریم! از تو چه پنهان ما شعر و شعوریم و گلاویز غم نان ای تیر بیا همنفش ریشه ی...
-
کار خدا!!
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:05
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA کار خدا نبود که نگاهم نکرد و رفت اینک تمام نفس های رفته را آورده ام که به افسوس پس دهم آه ای غرور رفته ی من افسوس می خورم که چرا زنده ام هنوز در این سکوت سراشیب رو به درد دیگر نه خارش کف دستی نه التهاب غریبی نه هیچ هیچ هیچ تنها و بی دریغ وا مانده پشت مشتی از این واژه های سرد...
-
خواب!
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:04
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA تعبیر چیست؟ من خواب دیده ام خوابی که هر چه فاصله را ... مردود می کند من خواب دیده ام کسی را که آرام و بی صدا هر شب کنار بستر من راه می رود و خواب مرا خیس می کند یک چیز روشن است! و آن این که یک نفر در چشم های من مادام گریه می کند...!
-
همسایه
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:03
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA در سکوت کوچه پا آهسته بر میداری ای همسایه ی من! بد نباشد! رنجشی از ما تو بر دل داری ای همسایه ی من؟ بیقراری می کند مردی میان منتهای دنج کوچه تو خبر داری، نداری، گریه اش را آری ای همسایه ی من؟ در عطش پوسید بی تو هر چه دل در کوچه ی ما پرسه می زد ای زلال ای مثل باران اندکی می...
-
ای پنجره ها!!
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:02
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA وقتی که میان من و تو فاصله رویید! دیدیم که ماییم و لب چشمه ی تردید نفرین شده ی حادثه هاییم در این شهر گفتند که در سایه ی تیغید ! نترسید! صد کوچه دویدیم به دنبال رهایی صد پای رسیدن که در این هروله خشکید از ضلمت و تاریکی شب خسته ترینیم ای آینه داران نکند دیر بجنبید گفتند که...
-
برق نگاه
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:01
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA روزگاری است که دلواپس یک برق نگاهم مانده در هرم نفسگیر شبل و شعله ی آهم آی فریاد زدم تا تو بدانی که غریبم که بدانی و بیایی و بمانی سر راهم تو گذشتی و دلم زیر قدم های تو له شد تو نفهمیدی همان روز که من آن پر کاهم آی!... ای مشرقی ای آینه دار دل خورشید! نمی آیی که بتابی تو بر...
-
نشان
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:01
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA برای پریدن کجا را نشان کرده بودی؟ و تا گل رسیدن کجا را نشان کرده بودی؟ تو دیدی که ترکیده لبهای خشک کویرم برای چکیدن کجا را نشان کرده بودی؟ تو فهمیده بودی که می میرم ای نوش دارو برای رسیدن کجا را نشان کرده بودی؟ تو بودی و دیدی ! تو دیدی و رفتی برای ندیدن کجا را نشان کرده بودی؟...
-
پرونگ پوسیده
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 15:00
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA کمی تنها تر از دیروز من تنها و دلتنگم صدای بی تو بودن می دهد پژواک آهنگم هوای آسمان چشم من عمری زمستانی است و من وا مانده پشت میله های سرد نیرنگم تو بالا رفته ای از نخل خورشید و من اینجا ... هی .... گرفتار دو دست خسته و پوسیده پرونگم تویی همزاد باران ! آسمان را خوب می فهمی!...
-
کودکی
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 14:57
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA یاد ایام قشنگ کودکی یاد قاب رنگ رنگ کودکی فصل رنگارنگ بازی فصل گل یاد اولنگ و دولنگ کودکی شروه خوان کودکی ها- مادرم- یاد ساز و یاد جنگ کودکی می کشم اینبار دیو کینه را با همین چوبی تفنگ کودکی باز هم همسایه فریادی کشید ای امان از دست سنگ کودکی یادی از بابا بزرگ قصه ها یاد جن...
-
قرن سمفونی درد
سهشنبه 28 دیماه سال 1389 14:55
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA سفره ی صحبتم از نان تکلم خالی است واژه ها پوشالی است حرف ها زمزمه ی بی حالی است کس نمی خندد باز شوق در آینه ها پیدا نیست لحظه ها غمگینند دست ها کلفت بیگاری و مرگ باغبان بیمار است آفتی در باغ است لاله ها غمگینند چین هر چهره بسی آینه را می شکند ماه در تبعید است نور محکوم به...